همیشه دلم میخواست همه دفتر خاطراتامو نگه دارم واسه دوران پیری ، حالا خیلی رویایی در کنار نوه و نتیجه فک نمیکردم...
یه گوشه سالمندان تک و تنها بشیتم بخونم
ولی دیگه عمرِ به این کوتاهی نمیخوامش، همشونو میدم بازیافت :/ والا جز زباله خشک میدم بره... البته کی سریاشو تو ۱۸ سالگی ریختم دور... ولی میدونینکه هرروز تو دفتر چن صفه بنویسی خیلی میشه...
هرچی مدرک و اثر انگشت تو این فضای مجازی گذاشتخ بودما
قبلا پاک کرده بودم
ولی امروزم همه چتارو دو طرفه دیلیت کردم:/
قطعا همه پستهای غمگینو اینجاهم پاک میکنم ...
خیلی کارای نکرده دارم و گناهای کرده میخوام بنویسمشون تویی دفتر تمیز...
خستم خیلی...